بنام خدا
اخیرا بانک مرکزی طی دستور العملی نرخ بهره را برای سپرده گذاران در بانک ها پائیین آورد و آنرا متناسب با نرخ تورم اعلام کرد .

برخی تصور می کنند کاهش نرخ سود پول ها را از بانک ها فراری می دهد ولی از خود نمی پرسند خوب این پول که از این حساب خارج می شود کجا می رود ؟ آیا واقعا با پائین آمدن نرخ بهره - صاحب سرمایه - پول خود را زیر بالش یا داخل کمد می گذارد ؟ - اگر نه پس هر کاری بکند و با پولش هر چه بخرد باز هم جای پولش در حساب های بانکی خواهد بود - فقط ممکن است جای  نام تقی با نام جعفر یا نام فریدون با نام کامبیز عوض شود .
 کاهش تورم و به دنبال آن کاهش بهره و اثرات احتمالی آن بر نرخ ارز و طلا موضوع بحث در بازار و برخی محافل  است -ولی به نظر حقیر نرخ واقعی ارز و طلا را هیچ شخصی یا عاملی نمیتواند تعیین کند و اگر از نوسانات زود گذر صرف نظر کنیم - نرخ ارز تابع وضعیت اقتصادی کشور - درامد سرانه- نرخ واقعی تورم- نرخ بهره- نرخ بیکاری- و حجم سرمایه گذاری است.
همیشه عرض کرده ام اگر نرخ ارز واقعی باشد هیاهوها و حتی تحریم ها و تهدید ها در نرخ آن اثر عمیق و جدی ندارد- مگر ایجاد نوسانات زودگذر.
این اقدام  اخیر که نرخ دادن بهره را پایین آورده اند- اگر جدی و مستمر و هماهنگ با نرخ تورم باشد اقدامی مبارک است به شرط اینکه در موقع دادن اعتبار نرخ بهره را واقعی محاسبه کنند و مطابق با تقاضای بازار عملی شود.
اینکه گفته می شود پولهایی که در بانک ها سپرده گذاری شده بوده - با کم شدن بهره ممکن است وارد بازارهای دیگر شود- حرف نا صحیحی نسیت ولی راجع به بازار ارز یا طلا - فکر نمی کنم خیلی جذابیت داشته باشد - مردم ارز و طلا را بخرند که چه بشود ؟- با خودش که نمیتواند سودی ایجاد کند مثلا مسکن یا اتومبیل کارخانه یا مستقلات و محل کسب را میشود اجاره داد و یا از آن سود حاصل کرد ولی نگهداری ارز و طلا علاوه بر اینکه سودی حاصل نمی کند خطراتی هم از قبیل گم شدن – آتش گرفتن- دزدیده شدن را ممکن است برای صاحبش ایجاد کند.
فقط می ماند احتمال افزایش قیمت که آنهم اگر کنترل شده و متعادل باشد و افزایش تدریجی و متناسب با تفاضل نرخ تورم و بهره داخلی و خارجی باشد - هیچ جاذبه ای برای دارندگان سرمایه نخواهد داشت.

و تنها کسانی سرمایه های خود را در مسیر ارز و طلا به کار می اندازند که یا شغلشان به نوعی در ارتباط با طلا و ارز باشد یا بورس باز حرفه ای باشند و یا امیدوار به یحران های شدید در کشور باشند -

ولی به نظر حقیر اقتصاد کشور با وجود برخی نارسائی ها ئی که در بخش هائی از آن وجود دارد - هنوز با بحرانی شدن فاصله ای جدی دارد و جای نگرانی چندانی نیست - فقط تاکید بر این است که اجازه داده شود که با واقعی شدن قیمت ها و تک نرخی شدن ارز ظرفیت پول کشور برای تحمل برخی فشار های احتمالی زیادتر شود .

اگر بخواهم در این رابطه مثالی تقدیم کنم - فرض کنیم در یک کفه ترازو ئی بزرگ یک وزنه 50 کیلوئی و در کفه دیگر هم  همان حدود با یک کیلو کمتر یا زیادتر - خوب در این صورت ترازو دار می تواند با سر انگشت تدبیر شاهین ترازو را میزان کند - ولی اگر قرار باشد اختلاف یک کفه با کفه دیگر چندین کیلو باشد آنگاه دیگر ترازودار نمی تواند با یک انگشت شاهین ترازو را بالانس کند و گاهی مجبور می شود - خودش هم برود روی کفه ترازو بنشیند بلکه ترازو میزان شود -که گاهی وزن خود ترازو دار هم جواب نمی دهد و آنگاه است که فنر وزنه ها در می رود و همه چیز به هم می خورد و نرخ ها تا چندین برابر تغییر می کند - همانطور که دیده شده در برخی کشور ها - و به طور خفیف تر آنرا در زمان هائی در کشور خودمان هم دیده ایم - و آخرین مورد آن بین مهر ماه 89 تا اسفند 91 بود -
به نظرم بانکها هم می تواند با جلب اعتماد مردم برای کسانی که علاقمند هستند به جای ریال ارز نگهداری کنند- حساب های ارزی با بهره منطقی باز کنند و البته تضمین کنند که دارنده ارز هر زمان  و هرمقدار از پول خود را خواست فورا در اختیارش قرار خواهد گرفت نرخ بهره ارز هم باید معادل نفاضل نرخ بهره ریال و افزایش تقریبی سالانه قیمت ارز باشد.

البته باز ناگفته نماند - که کار بورس بازان در همه دنیا و در همه بازار ها بورس بازی است و معمولا مترصد می شوند که از هر بهانه ای برای ایجاد فضا برای بردن سود های عجیب و غریب استفاده کنند - مثلا اگر جنگی شروع شود بورس باز یکجور سود می برد و اگر جنگی پایان گیرد باز به نوعی دیگر برای خودشان فضای منافع طلبی ایجاد می کنند -- در مورد جزئی تر حتی با یک سخنرانی تند یک رئیس حکومت - بورس بازان حداکثر سود را از جوی که به وجود می آید برای خود منظور می کنند -بار ها دیده شده با یک سخنرانی یا یک مصاحبه نرخ برابری یورو و دلار ( با اینکه هر دو پول های قوی هستند ) به شدت تغییر کرده - و البته اینجاست که وظیفه ذاتی بانکهای مرکزی در همه دنیاست که با  این نوع سودجوئی ها مقابله کنند - و با تزریق به موقع مثبت و منفی یعنی فروش به موقع و به اندازه در زمانی که نرخ ها بدون دلیل منطقی و فقط به خاطر جوسازی ها و هیاهو ها بالا رفته و تزریق منفی یعنی وارد شدن به عنوان خریدار در بازار در زمانی که باز بدون دلیل قیمت ها با دخالت عناصر سودجو به طور مقطعی رو به کاهش می گذارد .
یکی دیگر از راه هایی که موجب پرهیز مردم از نگهداری فیزیکی ارز می شود اینست که دولت موانع و مشکلات را از سر راه کار و کسب بردارد و موجب رونق کسب و کار مردم شود گرفتن مجوزها برای ایجاد بنگاه های تولیدی و خدماتی باید آسان باشد تا رانت خواری و رباخواری و رشوه خواری صرف نکنند.

و البته همواره نقش مطبوعات و رسانه ها در روشن نمودن اذهان مردم بسیار مهم است - و اگر دولت ها قیمت ارز را هماهنگ با تفاضل نرخ تورم کشورمان و کشور های صاحب پول های قدرتمند تنظیم کنند - و با همکاری رسانه ها و جلب اعتماد مردم  به پول ملی هیچ قدرتی قادر نخواهد بود با بالا و پائین بردن مصنوعی نرخ ارز اقتصاد کشور را به چالش بکشد -

هر چند جمع شدن شرایطی که عرض کردم احتیاج به جرئت  و اراده و عزمی همگانی دارد .

http://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3293897