بنام خدا
امروز ساعت 8 صبح به دعوت کانون صرافان به خیابان شیمی رفته بودم - وقتی رسیدم سفره صبحانه گسترده بود و بعد هم به اتاق طبقه پائین رفتیم و دوستان به نوبت سخنانی ایراد کردند -
نخست جناب لواسانی هدف از جلسه را اجمالا بیان نمود - و بعد جناب فرشچی راجع به ضرورت پی گیری های اعضای کانون برای گرفتن مهلت برای تطبیق صحبت کرد و تاکید کرد اگر بانک مرکزی به ابطال مجوز صرافان پافشاری کند - صرافان نابود نمی شوند ولی زیر زمینی می شوند .
بعد از جناب فرشچی جناب میر لشگری به انتقاد از برخی اعضای کار گروه - در عدم همکاری کامل با سایر اعضا پرداخت و دلیل کاندیدا نشدن این دوره خود را حرف های غیر منطقی برخی از عناصر بانک مرکزی اعلام کرد .
بعد جناب سعید مجتهدی نکاتی را یاد اور شد از جمله اینکه اعضای شورا باید منافع شخصی را فدای منافع جمعی کنند - لزوم ایجاد بازاری مجازی و داشتن مشاور حقوقی و ایجاد نشریه .
بعد جناب دهقان که خلبان جنگ دیده و کهنه سرباز وطن و جانباز 70% است راجع به لزوم تقویت کانون و ساماندهی دلالان و صرافان بدون مجوز و نا عادلانه بودن مالیات ارزش افزوده تاکید کرد .
بعد جناب فضل الله زرین قلم هم بر لزوم بر طرف کردن مشکلات صرافان تاکید کرد .
بعد هم جناب رحیمی سخنانی راجع به لزوم و ضرورت تفویض اختیارات بانک مرکزی به کانون گفتند -
بعد نوبت سخن رابه من دادند که با قرائت چند بیتی از سعدی :
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی |
|
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی |
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم! |
|
باید اول به تو گفتن که: چنین خوب چرایی ؟ |
ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه |
|
ما کجاییم در این بحر تفکر، تو کجایی !؟ |
آن نه خالست و زنخدان و سر زلف پریشان |
|
که دل اهل نظر برد، که سرّیست خدایی |
پرده بردار، که بیگانه خود این روی نبیند |
|
تو بزرگی و در آیینه کوچک ننمایی |
حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان |
|
این توانم که بیایم سر کویت به گدایی |
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت |
|
همه سهلست، تحمل نکنم بار جدایی |
روز صحرا و سماعست و لب جوی و تماشا |
|
در همه شهر دلی هست که دیگر بربایی !؟ |
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم |
|
چه بگویم؟ که غم از دل برود چون تو بیایی |
شمع را باید از این خانه به دربردن و کشتن |
|
تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی
|
سخن را آغاز کردم و از رد صلاحیت گسترده اغلب کاندیدا ها انتقاد کردم و خواستار توضیح توسط هیئت عالی نظارت در این باره شدم.
بعد جناب مشیری از صرافی بانک ملت راجع به چابکتر بودن صرافی ها از بانک ها و لزوم ایجاد نمایندگی و کارگزاری در خارج از کشور برای زمان پسا تحریم سخن گفت .
امیر نجومی سخنران بعدی بود - که گفت : صرافان باید از زیر نظر نهاد های حاکمیتی خارج شده و مانند یک صنف عمل کنند - وی همچنین از رفتار تحقیر امیز بانک مرکزی با صرافان انتقاد کرد و بر راه اندازی بورس ارز تاکید نمود .
جناب رسول زاده هم در سخنانی با گلایه از اینکه کسی از صرافانی که در زمان تحریم بار دور زدن تحریم ها را بدوش گرفته بودند تشکر نکرده - از صرافی های بانکی انتقاد کرد .
جناب عامری سخنران بعدی بود - دفاع از ضعیفان - عدم دخالت بانک مرکزی و فقط نظارت کردن -و اینکه برای افزایش سرمایه می شود از دوستان کمک گرفت - و اینکه بالاخره این دستورالعمل از ان قبلی بهتر است - صحبت کرد .
امیر بیت لفته هم در سخنانی کوتاه بر ضرورت اتحاد و وحدت و انسجام تاکید کرد .
نفر بعدی جناب رهبرنیا بود که به داشتن تیم حقوقی و برخورد قانونی با مشکلات تاکید کرد .
جناب قاسمی هم در سخنانی فشرده با بیان اینکه حرف ها توسط دیگر دوستان گفته شده بر ضرورت همدلی و اتحاد و داشتن تیم حقوقی و مشاور مالیاتی تاکید کرد .
نفر بعدی جناب حاجیلو بود که نسبت وضعیت صرافی ها بعد از لغو تحریم ها بسیار خوشبین بود -
جناب برنائی هم به عنوان حسن ختام - کاندیدا ها با صحبت هائی شیرین و نقل خاطراتی از زمان فعالیتشان در وزارت خارجه تاکید بر انسجام کرد .
و بعد هم نماینده صرافی بانک کارآفرین صحبت نمود .
آخرین سخنران جناب ذاکری بود که بر نیاز و ضرورت ایجاد یک مجله تخصصی برای صرافان در اسرع زمان تاکید می کرد .
جلسه ساعت 10/30 با صلوات بر محمد (ص) و آل محمد (ص) خاتمه یافت .