مجمع عمومی و دومین انتخابات برای سومین دوره شورای عالی کانون

بنام خدا

   دیروز عصر ساعت حدود 16 مجمع عمومی کانون صرافان ایران رسماً با دستور کار استماع گزارش شورای عالی کانون، انتخاب بازرس قانونی مجمع ، تصویب صورتهای مالی سال گذشته، همچنین انتخاب روزنامه رسمی کانون برای درج آگهی ها و دعوت نامه در آینده و از همه مهمتر انتخاب اعضای جدید برای شورای عالی کانون و همچنین هیئت عالی نظارت در محل مرکز آموزش عالی بانکداری ایران برگزار شد. 

در آغاز جلسه نخست جناب ذاکری قائم مقام دبیرکل به حاضران خوش آمد گفت - و از همکاران و مدعوین بخاطر حضور گرمشان تشکر کرد -

جناب نیکجو رئیس شورای عالی کانون به عنوان رئیس و جناب مسعود رضائی و دکتر بیژن لطیف به عنوان ناظران و جناب  احمد لواسانی دبیرکل کانون به عنوان دیبر هیئت رئیسه مجمع را تشکیل دادند -

بعد جناب تهرانفر معاونت نظارتی بانک مرکزی طی بیاناتی سعی کرد تا اندازه ای از نگرانی صرافان بکاهد -

بعد از ایشان جناب نیکجو رئیس جلسه طی سخنانی از اینکه دستور العمل غیر کارشناسی در مرحله اجرا باعث  فشار به همکاران شده ابراز نگرانی کرد و از مسئولان خواست در صورت امکان در اجرای این دستورالعمل عجله نکنند و در باره آن تجدید نظر نمایند -

پس از آن جناب دکتر لطیف هم طی سخنانی بسیار متین و با دلیل و عدد و رقم نسبت به کاربردی بودن دستورالعمل تردید نموده و خواهان رفع اشکالات آن شد .

بعد هم برای انتخاب اعضای جدید شورای عالی کانون و اعضای جدید هیئت نظارت رای گیری به عمل آمد و

١ - آقاي سعيد مجتهدي
٢- آقاي. علي اصغر سميعي
٣- آقاي عبدالامير. بيت لفطه
٤- آقاي فضل الله. زرين قلم
٥- آقاي امير. نجومي
٦- آقاي. صدق علي. ضرغامي
٧- آقاي حميد رضا حاجي أبول لو
اعضاء علي البدل :
١ آقاي. قاسمي
٢- آقاي. دهقان
٣- آقاي مشيري

برای شورای عالی واقای عزتی و برنائی و عاملی هم به طرتیب به عنوان اعضای اصلی و علی البدل هیئت عالی نظارت برگزیده شدند.

جلسه با صلوات بر محمد (ص) و آل محمد (ص) خاتمه یافت .

 

برای ثبت در تاریخ

بنام خدا

سلام و عرض ارادت مجدد - جناب حاتمی زاده - در صفحه تلگرام انجمن  به چند نکته اشاره کردند که خوب است به هر یک جدا گانه عنایت کرد - یکی که فرمودند مطالب این صفحه در حافظه تاریخی جامعه صراف ضبط میشود - که کاملا درست است - یکی اینکه اکثریت جامعه صرافان با دستورالعمل غیر کارشناسی شورای پول و اعتبار و بانک مرکزی موافق نیست - که این هم کاملا صحیح است - دیگر اینکه تصمیمات بانک مرکزی را غیر قانونی دانستند که این معلوم نیست صحیح باشد چون ایشان متخصص و مفسر قانون نیستند - دیگر اینکه راه مقابله با دستورالعمل غیر کارشناسی را منحصر به ان راهی می دانند که خودشان و دوستانشان می روند که قطعا صحیح نیست - دیگر اینکه خودشان را در این رابطه اکثریت بر آورد می کنند که معلوم نیست صحیح باشد -البته من به حسن نیت ایشان و برخی دیگر از همکاران که سنگ تحریم را به سینه می زنند تردید روا نمی دارم - فقط می خواهم در این آخرین پست قبل از انتخابات عرض کنم - اگر فردا تعداد اندکی هم در انتخابات شرکت کنند به هر حال کار انجام می شود و 7 نفر برگزیده و سکان کانون را در دست می گیرند ولی اگر از پشتیبانی قوی همکاران با رای بالا برخوردار باشند بهتر و با قوت بیشتری می توانند از حقوق صرافان حراست کنند .

والله اعلم بالصواب

مي‌شنيدم فحش و خر مي‌راندم     ربّ يسّر زير لب مي‌خواندم                                            

بنام خدا

دیشب در صفحه انجمن صرافان بدون مرز در تلگرام - بحثی در جریان بود که بنده خدائی شروع به اهانت به برخی از صرافان کرد و چون من به عنوان بانی گروه اعتراض نمودم - عنان عقل از کف بداد و اسب سفاهت در دالان ظلمت دوانیدن گرفت . با الفاظی رکیک کینه ورزانه و هتاکانه انچه سزاوار خودش و راهنمایانش بود بر صفحه نمایان ساخت .

بددهنی و هرزه گویی، و بیان کلمات رکیک، یکی از خصایص زشت افراد فاسد، عاجز، ناتوان و بی منطق است.

افراد سفیه بی خرد، در برخورد با مردم چون از منطق و کلام درستی برخوردار نیستند و از دادن جواب صحیح عاجز هستند، بی پروا دهان را باز می کنند و زبان خویش را حرکت می دهند و با الفاظ رکیک، فحاشی می کنند.

کسانی که پردة شرم و حیا می درند و بی پروا فحّاشی می کنند و آبروی انسانها را مورد تجاوز قرار می دهند باید بدانند با داشتن چنین اخلاق و صفت پلیدی، باطن و سیرتشان شیطانی است.

شنیدم که مردان راه خدا            دل دشمنان را نکردند تنگ

 تورا کی‌ میسّر شود این مقام       که با دوستانت خلاف است و جنگ

به هر روی شب هنگام تا آن بیچاره را نبخشیدم و حلال نکردم نخفتم .

و در حالی می خوابیدم این کلام از مولانا از زبان نوح (ع) به خاطرم گذشت :

 

 

مي‌شنيدم فحش و خر مي‌راندم          ربّ يسّر زير لب مي‌خواندم

 

 هر زمان مي‌گفتم از سوز درون         اهد قومي انّهـم لايـعـلـمـون

 

 

بازگشت همه به سوی خداست

الذين إذا أصابتهم مصيبة , قالوا إنا لله وإنا إليه راجعون

 

بنام خدا

 

مطلع شدیم همکار عزیز - جناب  آقای مصطفی خانزاده  - برادر بزرگوارشان را از دست داده اند - با عرض تسلیت به خانواده محترم خانزاده - برای ان مرحوم مغفور از درگاه ایزد منان تقاضای رحمت و مغفرت دارم .

و برای مصطفی خانزاده عزیز و خانواده شان صبر و اجر و سعادت و سلامت ارزو می کنم .

گفت پیغمبر اگر کوبی دری - عافبت زان در برون آید سری

به نام خدا

 

جناب آقاي دكتر ولي اله سيف رياست كل محترم بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران

با عرض سلام و تحيات

سعي ميكنم مطالب را بسيار خلاصه كنم كه هرچه كمتر اوقات شريف را كه بايد صرف اعتلاي اقتصاد كشورمان شود تلف نمايم.

جناب آقاي دكتر سيف بنده اطلاع دارم كه شما مسئوليتي بس خطير و سنگين را بر عهده داريد و مشكلات امثال ما در نظر شما ممكن است بسيار كوچك باشد ولي قبول بفرماييد كه حل مشكل صرافي در كشور مي تواند در شرايط حاضر تا حدي به گردش اقتصادي كشور كمك كند.

دو سال پیش در زماني كه جنابعالي  تازه رياست بر بانك مركزي را به عهده گرفته بوديد،حقير نامه اي خدمت شما نوشتم و در آن به مصوبه غير كارشناسي كه در دولت قبلي راجع به شرايط صرافي ها تدوين شده بود مطالبي را به عرض رساندم و از طرف اكثريت قاطع صرافان خواهان لغو و ابطال آن شدم .

بعد از حدود يكسال آن مصوبه لغو نشد ولي شوراي محترم پول و اعتبار سعي نمود كه آنرا تا حدي اصلاح نمايد،ليكن هنوز اين شرايط براي اكثريت صرافان قابل انجام نبود. و مثل آن مانند كسي است كه به زير آب فرو رفته (مثلا 20 متر ) و آدم خیری  بيايد و اورا تا نزديكي سطح آب بالا بكشد، ولي او هرگز نتواند سرش را از زير آب بيرون آورد.

اكنون شرايط قبل با شرايط حاضر براي اكثريت صرافان داراي مجوز كه فعلا حدود 700 نفر مي باشند، تفاوت چنداني ندارد چون در هر دوصورت نمي توانند خود را با اين شرايط دشوار وفق دهند.

ممكن است بعضي كوتاه نظران بگويند مانعي ندارد، هركس نميتواند برود و ميدان را براي كساني كه توانا تر هستند خالي كنند، در پاسخ بايد گفت :

اولا كه كسي جايي نمي رود، فقط اگر تاكنون با مجوز و تحت نظارت بودند بعد از اين غير قانوني فعاليت خواهند كرد.

ثانيا كسان ديگري كه مجوز بانك را دريافت مي كنند معلوم نيست تجربه و اعتبار و تبحر آن صرافان قبلي را داشته باشند.

از طرف ديگر چنانچه تعداد صرافان از همين تعداد 700 نفر كمتر شود ، يعني رقابت كمتري بين فروشندگان خواهد شد كه حتما به ضرر مردم خواهد بود.

بنابر این لطفا از مقامات زيربط بخواهيد با رعايت عطف به ما سبق نشدن قانون اجازه دهند بازار ارز، رقابتي بماند چرا كه اگر بازار به دست تعداد معدودي كه احيانا با سرمايه هاي بزرگ صرافي مي كنند، بيافتد و در رقابت كوچكترها نباشند، اولا آنها نميرسند كه به عموم مردم خدمات دهند و طبعا مشتري هاي كوچك را سرگردان مي كنند و ثانيا ممكن است طمع ورزي كنند و با توجه به جو انحصاري ، قيمت هاي خود را به قدري نا مهربان كنند كه ، حالت چاپيدن مردم را به خود بگبرند.

جناب آقاي دكتر سيف ، اگر يكي از صرافان گناهي مرتكب شده ، تخلفي كرده ، خيانت در امانت نموده ، حتما بايد طبق قانون محاكمه شود و راي دادگاه ، البته مطاع است ، ولي اگر خطايي و تخلفي از كسي سر نزده و مشغول خدمت رساني به مردم هستيم وآنها هم از ما ناراضي نيستند، چه علتي دارد كه شغلمان را از ما بگيرند؟ تنها به اين گناه كه چرا پولتان كم است !

چرا از رانت هايي كه دم دستتان بوده استفاده نكرده ايد كه پولدار شويد؟

چرا در ظرف مدتي كه كار كرده ايد جوري به مردم اجحاف نكرده ايد كه الان بتوانيد اين سرمايه را تامين كنيد؟

چرا قسمتي از پول خود را ماليات داده ايد و قسمتي را وجوهات؟

چرا سر دولت و ملت و خدا و پيغمبر را كلاه نگذاشته ايد؟

به اين علت ها شما را از شغلتان محروم مي كنيم.

آيا اين حرف ها به نظر حضرتعالي كه همه جا به ديانت و درايت مشهور و معروف هستيد منطقي مي نمايد؟

در خاتمه اگر لازم است كه حتما مصوبه همانطور كه در زمان دولت قبل مطرح و نهايتا به اين گونه تصويب شده اجرائي شود، لااقل دستور دهيد اين مقررات را عطف  به ماسبق نكنند و اجازه دهند صرافان داراي مجوز قديمي به كار خود در سطح سابقه ادامه دهند.

 

باتشكر

 

عیب آن جمله بگفتی  - هنرش نیز بگو

بنام خدا

دوستان همکار اخیرا در مجالس خصوصی و عمومی و صفحات مجازی و غیره دائما از اشکالات - ایرادات و عیوب دستورالعمل شورای پول و اعتبار می گویند و من هر چه نگاه می کنم کسی پیدا نمی شود که در بین همکاران از این دستورالعمل دفاع کند - این بود که فکر کردم بنشینم و محاسن آن مائده نازله را بشمارم باشد تا محاسن آن هم بر همگان روشن گردد .

عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو

نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند

ای گدایان خرابات خدا یار شماست

چشم انعام مدارید ز انعامی چند

پیر میخانه چه خوش گفت به دردی کش خویش

که مگو حال دل سوخته با خامی چند

وقتی می گوئیم حداقل سرمایه بین 2 تا 4 میلیارد تومن باشد - حسن اولش اینست که بیش از 90% از کسانی که به نا حق اسم صراف روی خود گذاشته اند غربال می شوند - که اغلب آدم های بی دست و پا و بی همتی هستند - که قدر دان نعمت های خدا دادی  نبوده اند و از جمله رانت هائی که دم دستشان بوده استفاده نکرده اند -و در حالی که می توانستند با چاپیدن مردم و ایجاد سود های بزرگ به سرمایه های آنچنانی برسند - این کار ها را نکرده اند - و از آن بدتر با دادن مالیات به دولت و دادن وجوهات شرعی جیب خود را خالی تر و پول های خود را هدر داده اند - خوب ایا این آدم های بی فکر لیاقت دارند در جرگه فعالان عرصه اقتصاد باشند ؟

این یکی از محاسن این  مصوبه است و حتما محاسن دیگری هم دارد ولی نمی دانم چرا ما چشم بر این خوبی ها بسته آیم و فقط اشکالات را می بینیم. 

در سومین مجمع کانون

بنام خدا 

امروز جمعه ساعت 15 قرار بود مجمع عمومی کانون صرافان ایران رسماً با دستور کار استماع گزارش شورای عالی کانون، انتخاب بازرس قانونی مجمع ، تصویب صورتهای مالی سال گذشته، همچنین انتخاب روزنامه رسمی کانون برای درج آگهی ها و دعوت نامه در آینده و از همه مهمتر انتخاب اعضای جدید برای شورای عالی کانون و همچنین هیئت عالی نظارت در محل مرکز آموزش عالی بانکداری ایران برگزار شود.

لیکن تا ساعت 3 حدنصاب قانونی که عدد313 بود حاصل نشد. 

اینطور که گفته می شد اگر جلسه رسمی می شد قرار بود جناب تهرانفر با اخباری خوش برای سخنرانی تشریف بیاورند. 

به هر حال جلسه غیر رسمی با سخنرانی جناب ذاکری آغاز شد و بعد جناب نیکجو ریاست شورای عالی کانون - اداره جلسه را به عهده گرفت و طی سخنانی از عملکرد کانون در هر دو دوره دفاع کرد. 

بعد جناب لواسانی  دبیرکل کانون پشت تریبون قرار گرفت  و به سخنرانی پرداخت که ضمن آن شغل صرافی را شغلی ابرومند و با اعتبار و صرافان را انسانهائی راستگو و درستکار توصیف نمود و اشاره کرد که به هر حال این شغل هم دردسر های خود را دارد و به صرافان دارای مجوز هم اطمینان داد که هیچ کس قصد ندارد مزاحمت و یا ممانعتی برای کار انها ایجاد نماید .

جناب لطیف (ظاهرا با  آقای ظریف نسبتی ندارند ) هم که به عنوان ناظر به همراه جناب آلوسی به هیئت رئیسه اضافه شده بود طی بیاناتی مقامات بانک مرکزی را انسانهائی منطقی و همراه و پاکدل دانست و اندکی هم از خاطرات زمانی که در بانک مرکزی با دکتر شیبانی کار می کرده را تعریف کرد .

بعد از آن رئیس جلسه جناب نیکجو به حدنصاب نرسیدن را اعلام و برای دو هفته اعلام تنفس نمود .

جلسه غیر رسمی که تمام شد با چای و قهوه و کیک و شیرینی و البته آب خنک از حاضران پذیرائی شد و ظاهرا قبلش ناهار هم داده بودند .

در واقع غیر از مسئله به حدنصاب نرسیدن هیچ عیب و نقصی در کار نبود - جلسه بسیار آبرومندو منظم برگزار شد و ما هم از دیدار بسیاری از یاران موافق بهره ها بردیم .

یکی از دوستان می گفت که شرمنده کسانی شدیم که به اصرار و دعوت ما از شهرستان ها به تهران آمدند و بی نتیجه  - بنده عرض می کنم که اولا بی نتیجه نبوه و  دیدار ها تازه شده و صحبت ها هم نافع بود  ولی در هر حال لابد در همین نتیجه نگرفتن هم یک خیریتی بود ه  - همین را هم به فال نیک می گیریم و  تفال به خواجه شیراز می زنیم به خیر :

زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست

در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست

در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست

در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست

تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند

عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست

چیست این سقف بلند ساده بسیارنقش

زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست

تاریخ برگزاری مجدد مجمع ظاهرا به 30/5/94 موکول شد - که امیدوارم در آن نوبت همکاران با حضوری پر شور و گسترده باعث استحکام بنیان های کانون و اعتلای حرفه صرافی - سرفرازی صرافان و در نهایت رونق  و تقویت اقتصاد کشور عزیزمان شود .

در خاتمه بخاطر لطیف شدن مطلب یک داستان کاملا بی ربط را چاشنی می کنم :

گفتند: تیم فوتبال زفرقند ما قرار بوده با یک تیم دیگر بازی کند که یک بازی کن خیلی خوب معروف به مارادونا داشته - مربی زفرقند با تکید از بازیکن ها خط دفاع می خواهد که مواظب مارادونا باشید - در اغاز چون باد بخ سوی دروازه حریف بوده تیم زفرقند چند گل به حریف می زند و از جمله جناب غضنفر هم یکی دو گل می زند ولی در نیمه بعد که محل دروازه ها عوض می شود جناب غضنفر که علاقه مند بوده همیشه پشت به باد باشد و شوت های سنگین بزند شروع به زدن شوت به سمت دروازه خودی می کند - در این هنگام مربی شروع به فریاد زندن و هشدار دادن به خط دفاعی می کند که :

اقایون مارادونا را رها کنید فقط مواظب غضنفر باشید

به عدد 313 نرسیدیم - مجمع رسمی نشد

بنام خدا 

امروز جمعه ساعت 15 قرار بود مجمع عمومی کانون صرافان ایران رسماً با دستور کار استماع گزارش شورای عالی کانون، انتخاب بازرس قانونی مجمع ، تصویب صورتهای مالی سال گذشته، همچنین انتخاب روزنامه رسمی کانون برای درج آگهی ها و دعوت نامه در آینده و از همه مهمتر انتخاب اعضای جدید برای شورای عالی کانون و همچنین هیئت عالی نظارت در محل مرکز آموزش عالی بانکداری ایران برگزار شود.

لیکن تا ساعت 3 حدنصاب قانونی که عدد313 بود حاصل نشد. 

اینطور که گفته می شد اگر جلسه رسمی می شد قرار بود جناب تهرانفر با اخباری خوش برای سخنرانی تشریف بیاورند. 

به هر حال جلسه غیر رسمی با سخنرانی جناب ذاکری آغاز شد و بعد جناب نیکجو ریاست جلسه را به عهده گرفت و طی سخنانی از عملکرد کانون در هر دو دوره دفاع کرد. 

آیا روش پرده داران بانک مرکزی تغیر می کند ؟

بنام خدا

چو پرده دار به شمشیر می‌زند همه را

کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند

همانطور که می دانید اصلاح مصوبه شورای پول و اعتبار تشویش اذهان و نگرانی صرافان و فعالان حوزه ارز را بر طرف نکرد و بلکه باعث نگرانی بیشتر آنها شد. این اصلاحیه صرافان را از چنگال شیر نجات داد ولی آنها را گرفتار گرگ ساخت - در هر دو صورت نابودی در پیش است ومردن توسط شیر افتخار آمیز تر و نابودی به دست گرگ غم انگیز تر است.

ولی همانطور که می دانید اکثریت نزدیک به اتفاق صرافان خواهان لغو و ابطال ان مصوبه غیر منطقی و غیر کارشناسی بوده و هستند .

اینجانب مطمئن هستم که سخت گیری در باره مجوز صرافی باعث کاسته شدن از صرافان مجاز و افزوده شدن به صرافان غیر مجاز خواهد شد وکمتر صرافی در بین دارنده گان مجوز هست که موافق با ازدیاد سرمایه انهم به این میزان باشد . (غیر از صرافی های بانک ها که وصل به کر هستند )

بنابر این تقاضای اینجانب و اکثریت جامعه صراف فقط ابطال و الغای ان مصوبه است و چنانچه لازم باشد تغیری در دستور العمل اجرائی تاسیس و فعالیت و نظارت بر صرافی ها باشد ان کار بر عمده گروهی کارشناس خبره و بی نظر گذاشته شود تا با دقت به تدوین ان بپردازند . و صد البته هیچ قانونی نباید عطف به ماسبق شود و نباید شامل نقض حقوق مکتسبه مردم شود.

در خاتمه نظر شخصی حقیر در باره مجوز صرافی اینست که از سخت گیری ها کاسته شود و اجازه دهند صرافان بی مجوز هم تشویق شوند که زیر پوشش بانک مرکزی درایند که هم مالیات بدهند و هم از تقلب و تخلف ها کاسته شود و اخرین تقاضایم هم اینست که از رانتخواری و ویژه خواری توسط گروهی معدود جلوگیری شود که باعث خوشحالی صرافان شرافتمند و غیر صرافان می شود .

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند

چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند

من ار چه در نظر یار خاکسار شدم

رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند

چو پرده دار به شمشیر می‌زند همه را

کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند

چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است

چو بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند

سرود مجلس جمشید گفته‌اند این بود

که جام باده بیاور که جم نخواهد ماند

غنیمتی شمر ای شمع وصل پروانه

که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند

توانگرا دل درویش خود به دست آور

که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند

بدین رواق زبرجد نوشته‌اند به زر

که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند

ز مهربانی جانان طمع مبر حافظ

که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند

برو پولدار شو اگر می خواهی صراف بمانی - که در نظام طبیعت ضعیف پامال است

 بنام خدا

دیروز تلویزیون تماشا می کردم که ناگهان چشمم به جمال معاونت محترم بانک مرکزی جناب تهرانفر روشن شد - سخنان ایشان پیرامون مصوبه ای که در باره صرافی ها از طرف شورای محترم پول و اعتبار تصویب شده است بود

مصوبه ای  که در ان صرافان مکلف شده اند سرمایه شرکت خود را افزایش دهند .

گفتند مقصری را نزد حاکم بردند دستور داد که هزار چوبش بزنند - مقصر شروع به خندیدن کرد - حاکم گفت : به چه می خندی ؟ مقصر گفت : به اینکه حضرت حاکم یا تا کنون چوب نخورده اند یا عدد و رقم بلد نیستند.

اگر اقایان  که زحمت کشیده و مصوبه قبلی را اصلاح کرده اند قبل از ان زحمت می کشیدندو راجع به امکانات و درامد های صرافان مجاز یک کسب اطلاعی میکردند بد نبود .

برای مثال همانطور که شاید اقایان (و ایضا بانوان ) عضو شورا بدانند ما حدود ششصد صرافی دارای مجوز از بانک مرکزی در کشور داریم و اگر از وزارت دارائی یک استعلام شود معلوم می شود که این ششصد صراف در ده سال گذشته به طور متوسط حد اکثر سالانه ۱۰ میلیون تومان مالیات داده اند .

با توجه به نرخ تورم و غیره فرض می کنیم به طور متوسط هر صرافی سالانه بیست وپنج میلیون مالیات بدهد که معنی ان اینست که درامد هر صرافی سالانه به صورت میانگین یکصد میلیون تومان می باشد که از این مبلغ ۲۵ میلیون را که مالیات می دهد و لابد ۲۵ میلیون هم هزینه سالانه اش است که با این حساب می ماند پنجاه میلیون تومان که لابد ده میلیون هم وجوهات شرعی می دهد - باقی می ماند چهل میلیون تومان سود خالص سالیانه - که اکر فقط 100 سال انرا جمع کند می تواندسرمایه مورد نیاز برای  صرافی خود را تامین کند .

این البته برای صرافی هائی است که به طور عادی کار می کنند .

حساب ان بزرگوار صرافی هائی که به لطف سهمیه های رانتی درامد های روزانه یکمیلیارد تومنی داشتند و شاید هنوز هم تا اندازه ای با برخورداری از برخی رانت های اطلاع و یا اعتبار و یا شهرت کسب شده در ان دوران  را  دارند جداست .

جلسه معارفعه

بنام خدا

امروز ساعت 8 صبح به دعوت کانون صرافان به خیابان شیمی رفته بودم - وقتی رسیدم سفره صبحانه گسترده بود و بعد هم به اتاق طبقه پائین رفتیم و دوستان به نوبت سخنانی ایراد کردند -

نخست جناب لواسانی هدف از جلسه را اجمالا بیان نمود - و بعد جناب فرشچی راجع به ضرورت پی گیری های اعضای کانون برای گرفتن مهلت برای تطبیق صحبت کرد و تاکید کرد اگر بانک مرکزی به ابطال مجوز صرافان پافشاری کند - صرافان نابود نمی شوند ولی زیر زمینی می شوند .

بعد از جناب فرشچی جناب میر لشگری به انتقاد از برخی اعضای کار گروه - در عدم همکاری کامل با سایر اعضا پرداخت و دلیل کاندیدا نشدن این دوره خود را حرف های غیر منطقی برخی از عناصر بانک مرکزی اعلام کرد .

بعد جناب سعید مجتهدی نکاتی را یاد اور شد از جمله اینکه اعضای شورا باید منافع شخصی را فدای منافع جمعی کنند - لزوم ایجاد بازاری مجازی و داشتن مشاور حقوقی و ایجاد نشریه .

بعد جناب دهقان که خلبان جنگ دیده و کهنه سرباز وطن و جانباز 70% است راجع به لزوم تقویت کانون و ساماندهی دلالان و صرافان بدون مجوز و نا عادلانه بودن مالیات ارزش افزوده تاکید کرد .

بعد جناب فضل الله زرین قلم هم بر لزوم بر طرف کردن مشکلات صرافان تاکید کرد .

بعد هم جناب رحیمی سخنانی راجع به لزوم و ضرورت تفویض اختیارات بانک مرکزی به کانون گفتند -

 بعد نوبت سخن رابه من دادند که با قرائت چند بیتی از سعدی :

 

من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی   عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم!   باید اول به تو گفتن که: چنین خوب چرایی ؟
ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه   ما کجاییم در این بحر تفکر، تو کجایی !؟
آن نه خالست و زنخدان و سر زلف پریشان   که دل اهل نظر برد، که سرّیست خدایی
پرده بردار، که بیگانه خود این روی نبیند   تو بزرگی و در آیینه کوچک ننمایی
حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان   این توانم که بیایم سر کویت به گدایی
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت   همه سهلست، تحمل نکنم بار جدایی
روز صحرا و سماعست و لب جوی و تماشا   در همه شهر دلی هست که دیگر بربایی !؟
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم   چه بگویم؟ که غم از دل برود چون تو بیایی
شمع را باید از این خانه به دربردن و کشتن  

تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی

 سخن را آغاز کردم و از رد صلاحیت گسترده اغلب کاندیدا ها انتقاد کردم و خواستار توضیح توسط هیئت عالی نظارت در این باره شدم.

بعد جناب مشیری از صرافی بانک ملت راجع به چابکتر بودن صرافی ها از بانک ها و لزوم ایجاد نمایندگی و کارگزاری در خارج از کشور برای زمان پسا تحریم سخن گفت .

امیر نجومی سخنران بعدی بود - که گفت : صرافان باید از زیر نظر نهاد های حاکمیتی خارج شده و مانند یک صنف عمل کنند - وی همچنین از رفتار تحقیر امیز بانک مرکزی با صرافان انتقاد کرد  و بر راه اندازی بورس ارز تاکید نمود .

جناب رسول زاده هم در سخنانی با گلایه از اینکه کسی از صرافانی که در زمان تحریم بار دور زدن تحریم ها را بدوش گرفته بودند تشکر نکرده - از صرافی های بانکی انتقاد کرد .

جناب عامری سخنران بعدی بود - دفاع از ضعیفان - عدم دخالت بانک مرکزی و فقط نظارت کردن -و اینکه برای افزایش سرمایه می شود از دوستان کمک گرفت - و اینکه بالاخره این دستورالعمل از ان قبلی بهتر است - صحبت کرد .

امیر بیت لفته هم در سخنانی کوتاه بر ضرورت اتحاد و وحدت و انسجام تاکید کرد .

نفر بعدی جناب رهبرنیا بود که به داشتن تیم حقوقی و برخورد قانونی با مشکلات تاکید کرد .

جناب قاسمی هم در سخنانی فشرده با بیان اینکه حرف ها توسط دیگر دوستان گفته شده بر ضرورت همدلی و اتحاد و داشتن تیم حقوقی و مشاور مالیاتی تاکید کرد .

نفر بعدی جناب حاجیلو بود که نسبت وضعیت صرافی ها بعد از لغو تحریم ها بسیار خوشبین بود -

جناب برنائی هم به عنوان حسن ختام - کاندیدا ها با صحبت هائی شیرین و نقل خاطراتی از زمان فعالیتشان در وزارت خارجه تاکید بر انسجام کرد .

و بعد هم نماینده صرافی بانک کارآفرین صحبت نمود .

آخرین سخنران جناب ذاکری بود که بر نیاز و ضرورت ایجاد یک مجله تخصصی برای صرافان در اسرع زمان تاکید می کرد .

جلسه ساعت 10/30 با صلوات بر محمد (ص) و آل محمد (ص) خاتمه یافت .